نازنین زهرا غرق در کارتون دیدن !
سلام گل مامان الهی فدات بشم مامانی چرا اینقدر کم غذا شدی فدات بشم مامانی به به
بخور تا زودتر بزرگ بشی باهم بریم ددرهای خوب خوب بزرگ بشی با هم صحبت کنیم بازی کنیم شادی کنیم انشالله .
مادر قربونت بره یه حسی دارم میدونی یه روزهایی فراموشم میشه تو نی نی هستی و خیلی نی نی ای میفهمی چی میگم هم خودم هم بابایی یه وقتهایی توقع هایی ازت داریم که بعدا میبینم ما راه رو اشتباه رفتیم آخه مادر قربونت بشه نه تو حرف ما رو میفهمی نه ما حرف تو رو مادر جون میدونی امروز باهم بازی که میکردیم میدیدم راحت و بی استرس خودت رو پرت میکنی جیغ میکشی میخندی حالا اگه من تو آشپزخونه باشم شما تو حال یه نگاهی بهم میکنی تا ته ته ته قلبم تیر میکشه آخی مامانت بمیره یعنی همه نی نی ها اینقدر مهربون و مامانی اند میدونی هر روز باید یه بازی جدید برات پیدا کنم تا حسابی شاد و شنگول بشی نفسم دلم میخواد از بچگی هات همیشه خاطره شاد داشته باشی البته ما هم تا الان خیلی سعی مون رو کردیم ولی سختی زندگی ها آدمها رو خسته میکنه ما چون خونمون کوچیکه باید یه جوری سرگرمت کنم که به هرجا سرک نکشی آخه برا خودت خطر داره دعا کن انشالله بزودی قضیه خونه به خوبی و خوشی تموم بشه مامانی
امروز من تو آشپزخونه بودم بابا سعید هم پای کامپوتر و شما تو بغلش بند نمیشدی برا همین گذاشتت تو روروئکت و کارتون کلودی رو برات گذاشت ببینی و شما غرق در کلودی شده بودی عزیزم مهربونم
بعدش مامانی با استخر توپت وارد شد و با هم کلی توپ بازی کردیم قربونت برم شما هی خودت رو پرت میکردی رو مامانی و توپ ها رو به بیرون میانداختی و مثل ژیمناست ها خودت رو از لبه استخرت میکشوندی بیرون فدات بشم الهییییییی
بابایی هم که میخواست بره سر کار اینقدر گریه کردی که مجبور شدم بیام باهات تو کوچه تا بابایی بره
مامان قربونت بره الانم لالایی منم با اینکه دیشب کم خوابیدم فعلا خوابم نمی آد دوست دارم نفسم انشالله فردا روز خیلی خوبی داشته باشیم پر خنده و شادی فعلا خدا نگهدار نی نی ناز من