یاد گرفتی میدوی دور خودت چرخ میزنی تا میخوام برم توی آشپزخونه مییایی با یه ژست نازی میگی ببل که بغلت کنم بوسم میکنی با نی نی هات بازی میکنی به عروسکن ممه میدی با سرویس چایی خوریت بازی میکنی با دوتا انگشت کوچولوت قند در میاری و با قوری به قول خودت داغ میریزی تو فنجون کمک مامانی میکنی سفره میاری تا غذا تموم میشه میدویی قاشق چنگالها رو میریزی توی ظرف شوری بابایی برات چرخ خیاطی گرفته خیلی دوستش داری باهاش بازی میکنی یه خونه کوچولو هم برات گرفتیم یه وقتهایی سعی میکنی بری توش بشینی !!! تا کامپیوتر روشن میشه به زور دستت رو میرسونی دکمه دی وی دی درایور رو میزنی و هرچی بتونی سی دی و دی وی دی توش...