نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

نخودچی

1390/3/17 2:58
نویسنده : مامانی
466 بازدید
اشتراک گذاری

http://cache01.stormap.sapo.pt/fotostore02/fotos//8b/4c/fc/2714055_WVMNi.gifhttp://up.vatandownload.com/images/hm7odxlwrgk6xt8sncj.gif

http://i6.glitter-graphics.org/pub/2259/2259626rgd5aj1g0h.gif

نخودچی مامان عشقم منی دوست دارم ولی ماشالله خیلی شیطون بلا شدی http://kay.smiley.free.fr/images/7975.gif

مامانی انرژِیم تموم شده الان بابایی بین دو پاش اسیرت کرده تا بگی  بابا ولی توی چشم سفید نمی گی نخودچی مامان از بس دنبالت دویدم خسته شدم کم آوردم چقدر ماشالله شیطونی میرم تو آشپزخونه http://kay.smiley.free.fr/images/342.gifمیبینم یه صدایی از زیر میز میاد میبینم تو زیر میزی میرم دستهام رو بشورم میبینم به در آویزون شدی  تلفن میزنم سیم تلفن رو میکشیhttp://s15.rimg.info/b2ff6bbbdd61e046007ebf4182e61769.gif جارو برقی میکشمhttp://www.qalamro.com/upload/smilie/(14)/(130).gif میشینی رو جارو امروز چند ثانیه تنها گذاشتمت برم حیاط و بیام اومدم دیدم اومدی سطل آشغال http://kay.smiley.free.fr/images/332.gifکنار میز خیاطی http://kay.smiley.free.fr/images/7863.gifمامان رو واژگون کردی و داری با پوست کیم بازی می کنی الانم از دست بابایی فرار کردی اومدی زیر صندلی من فنچک از ساعت ٨ تا الان که ١٢ هست داری چشمهات رو میمالی الانم حرص بابا رودر آوردی اhttp://www.web-smilie.de/smilies/gruene/0003.gifومدی تو بغلم داری غر غر میکنی نخودچی مثل ماهی وول وول میخوری مامانی بریم لالات کنم تا بعد..... الان بعده ١٢:١٠ دقیقه بابایی داره تلاش میکنه بخوابی من که تلاشم بی ثمر بود http://kolobok.us/smiles/artists/connie/connie_rockingbaby.gifخوب کجا بودیم ؟ آهان فضولیهات جونم برات بگه تو حمام که همش دستت رو به وانت گرفتی وایستادی http://kay.smiley.free.fr/images/7738.gifتو گهواره که همش دستت رو به لبش گرفتی وایستادی http://www.kolobok.us/smiles/artists/connie/connie_38.gifفکر کنم امن ترین جا برات روروئکت هست فنچک بلا جونم برات بگه خانمی که شما باشی نذاشتی بابایی درست حسابی برنامه نودشم ببینه خوب الان ١٢:٢٢ دقیقه هست شیر خوری خوابیدیhttp://kay.smiley.free.fr/images/679.gif چشم نزنم مامانی قربونت برم خیلی سخته نمیدونم مامانم با چندتا بچه پشت سرهم چکار میکرده بنده خدا http://s19.rimg.info/f88f1694f8871aaad4f4148ab7df41a0.gif

فکر کنم الان یه چایی داغ میچسبهhttp://www.kolobok.us/smiles/big_standart/morning2.gif بابایی هم با قیصی از مامانی پذیرایی کرد دستش درد نکنه

http://i1.glitter-graphics.org/pub/1852/1852661geprdf6b1r.gif

این عکسهای امروزته نخودچی

از بس وروجکی گذاشتمت تو سبد تا نتونی راه بری مامانی دیگه نمیتونم دنبالت بدوم خستم

این تازه اول راهه

http://up.vatandownload.com/images/63cim3fxxqifzkui57e5.gifاین تازه اول راهه

 

کم کم دارم گرم میشم و یخم آب میشه

کم کم دارم گرم میشم http://up.vatandownload.com/images/6tbd7es2hur3vvq5tr0v.gif

 

نخودچی داره به راه نجات فکر میکنه

http://up.vatandownload.com/images/j96zp3wu6imd7p2vyme2.gifدارم به راه نجات فکر میکنم

 

راه نجات رو پیدا کردم

اینم از راه نجاتhttp://up.vatandownload.com/images/elii8rirc38ikvddcv8.gif

 

ما که رفتیم !!!!

 

http://up.vatandownload.com/images/4u6kefkm8703up5y8i4i.gifما که رفتیم

http://up.vatandownload.com/images/f1kn8gy3jd8dxouvrwk.gif

حالا گذاشتمت تو استخر توپت بلکه انرژِیت خالی بشه مامان قربونت بره خونمون  کوچیکه تو جای بازی نداری پارکم اصلا نزدیکمون نیست که ببرمت بعد از ظهر یکم با کالسکه ات رفتیمhttp://kay.smiley.free.fr/images/684.gif خیابون گردی ولی هم شلوغه هم کثیف

 

 مامانی کمک دارم غرق میشم

من دارم غرق میشم http://up.vatandownload.com/images/dxbckmt0wx0senmncrh.gif

 

من دارم شنا میکنم به خشکی برسم

http://up.vatandownload.com/images/ip6e6l5uwsn9nl1x4pn.gifمن دارم شنا میکنم

 

دارم خشکی میبینم

دارم خشکی میبینم http://up.vatandownload.com/images/zedcm0kw455llxlr0us.gif

 

الفرار

http://up.vatandownload.com/images/0qnlhg43kxxjb8764orc.gifالفرار

 

http://up.vatandownload.com/images/iqvc993eng2c4ptms5te.gifhttp://up.vatandownload.com/images/uk2p8eokmwyh98d5jqyi.gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بابای زهرا کوچولو
17 خرداد 90 3:38
سلام.ای ناز.حالا که خیلی زوده خسته شوید.راستی اسفند یادتون نره


از اون خسته ها که نه انرژیم برای اون روز تموم میشه باید کمی بخوابم تا دوباره انرژی پیدا کنم
مامان باران
17 خرداد 90 11:05
خاطره هایی که از بچه هامون تو ذهنمون می مونه همین فضولی ها و اذیت کردنها و شب نخوابیهاست
خدا این نخودچی کوچولوتونو حفظ کنه .


آره الان که به چند ماه پیش فکر میکنم میبینم سختی ها چه شیرین و زود گذشتند
ممنونم خدا دختر خانمهای ناز شما رو هم حفظ کنه