مادرانه
سلام دختر عزیزم خانم خانما دوباره تو خوابی و طبق معمول من دلم برات تنگ شده فرشته کوچولو این روزها که پسر عمه فسقلیت به دنیا اومده من متوجه میشم که ماشالله تو چقدر بزرگ شدی
و چه روزهای سختی رو پشت سر گذاشتیم چه شبهایی که انگار قرار نبودصبح بشه مثل این فیلم ترسناکا که شب تمومی نداره مامانی نمی دونی چقدر سخته شاید من مامان خوبی نبودم و نمی دونستم ولی دلیل گریه هات رو نمی دونستم از اینکه کسی بگه چرا گریه میکنه متنفر بودم دوست داشتم فقط تو بغل خودم آروم بشی نفخت چقدر منو آزار میداد روزی هزار بار از خدا میخواستم تو خوب بشی و من بجات دل درد داشته باشم عزیزم شیر مامانی هم تو رو چاق نمی کنه و اون موقع ها خیلی بد جور استفراق میکردی واقعا ترسناک جوری که از دهن و بینیت فواره میزد بیرون دختر کوچولوی من من تا ٦ ماهگیت به جرات میتونم قسم بخورم که اصلا موقع خوابت پشتم رو بهت نکردم و سرم رو کنار سرت میذاشتم که نفست رو بشمرم از کمر درد و پهلو درد میمردم ولی غلت نمیزدم
من مامان بدی هستم هیچ منتی هم سرت ندارم چون اینا دیونه بازیهای من بود چون خدا مواظبت بود گلم یه شب حدود ٢٠ و چند روزت بود تا ٧ صبح نخوابیدی و من دیگه نمی تونستم چشمام رو باز نگه دارم لباسهامو پوشیدم که ببرمت خونه مامان جونت تا کمی بخوابم همین که بردمت تو کوچه زیر نور آفتاب خوابیدی مامانی هم تا ٤٥ دقیقه راهت برد و بعد که خوابت سفت شد اومدیم خونه و من خوابیدم اون موقع ها خیلی یبوست داشتی وقتی جیش میکردی به خدا اینقدر خوشحال میشدیم که با صدای بلند خبر جیش کردنت رو به بابایی میدادم و یه عالمه خوشحال میشد میدونی اینقدر شکمت رو ماساژ میدادم تا جیش کنی
قیافت موقع پی پی کردن تا الانم این جوریه
فسقلی چقدر سختی هات شیرین بودند یادش بخیر یه شب اینقدر گریه کردی که منو بابایی بردیمت دکتر در صورتی که ٣ روز نبود دکتر رفته بودیم دکتر که فهمید ما ناشی هستیم نامردی نکرد و یه نسخه ١٢ هزار تومنی پیچید که امروز شربت رانی تیدینش رو باز نکرده انداختم دور شیر خشکشم فکر کنم ای آر بود گذاشتم بندازم دور دکتره چقدر منشیش زیره به زیره خندید و وقتی اخم مامانی رو دید گفت به بابایی ای آقا بچه اولتونه تجربه ندارید هی می آیید دکتر ؟!!!! دیگه جونم برات بگه خانمی که شما باشی مامانی دور سرت بگرده خیلی دوست دارم عزیزم از خدا بخواه همه خانما این سختی رو و این دوران خوب رو بگذرونند و هیچ مامانی حسرت نی نی نداشته باشه الهی آمین
میدونی مامانی از وقتی تو اومدی به هیچ کاری نمی رسم همه کارهای خونه رو با سرعت جت انجام میدم الانم که معتاد اینترنت شدم دعا کن این اینترنت منو ول کنه همش وب گردی و سایت گردی میکنم
اینجا 4 ماهت هست اولین بارهایی هست که به به خوردی
اینجا به زور پستونک بهت دادم تا عکس بگیرم
اولین بارهایی که با اسباب بازیهات بازی کردی