بابا جون استپ شو
سلام دخترم الان بعد یه شب خوب خوابیدی مو طلایی من
امشب تولد پسر عمه ات بود بعد چالش های فراوان که برم آیا یا نرم رفتیم چون خیلی دیر بود حدودای 10 و نیم یازده بود که برای ما دیر بود اما به چند علت که مهمترینش شما بودی رفتیم و شب خوبی بود و خوش گذشت عکسات پیش عمه هستند بعدا ازش میگیرم برات میذارم
نفسم تا آخرش هی گفتی تولد من بود قربونت برم انشالله شهریور برات تولد میگیرم عزیزم کیف کنی به قول خودت
برگشتنی ازت تشکر کردم که اینقدر دختر خوبی بودی برگشتی میگی اما یکمی شیطون بودم میگم چطور میگی آخه بزرگا شیطون نیستن من کوچیکم شیطون شدم قربونت برم اگه بدونی بینهایت دوست دارم
بعد باباجون داشت برات حرف میزد میخواستی کفشات رو بپوشی میگی باباجون یه دقیقه استب شو من کفشامو بپوشم
امروز موهات رو اینقدر قشنگ کردی برات اول اتو کشیدم صاف کردم بعد با ژل و برس پایینش رو حالت دادم بعد از روهاش برات چهل گیس کردم ماه شدی
پ ن : مامان خوبم امشب موقع رفتن موهات رو خراب کردی نمیومدی برات درست کنم منم بعد چندبار با نرمی باهات حرف زدن دعوات کردم ببخشید گلم اما واقعا لوس شده بودی و منم خسته کردی بووووووووووووووووووووووووووووووووس عسلم که دلت بی کینه است و سریع آدم رو میبخشی گلم خیلی دوست دارم