آغاز سال 92 و سفر نوروزی 1
سلام دختر گلم عیدت مبارک
امسال ما از 29 فروردین رفتیم سفر یادش بخیر پقدر خوش گذشت بهمون مخصوصا به شما گل مامان
روز 29 سه شنبه بود صبح ساعت 7 خودت ما رو بیدار کردی (از یک هفته قبل ساک سفر رو برامون بسته بودی و میگفتی بریم موسافرت !) خلاصه بیدار شدیم و وسایل و آماده کردیم و رفتیم مقصد اول اصفهان بود
ما هر وقت از این طرف بریم مسافرت سلفچگان برای صبحانه میایستیم
صبحانه خودریم و بعد رفتیم سد 15 خرداد
و بعد رسیدیم اصفهان و ناهار بریونی خوردیم و توی یک مدرسه به نام امام سجاد یک کلاس گرفتیم و شما از آکواریوم ماهیاش کلی خوشت میومد و بعد از ظهر بردمت تو حیاط و سالن راه میرفتی
حالا یه خاطره جانبی برات بگم بخندیم
من 4 سری ظرفها رو بردم بشورم چون توی سبد بود سبد هم کوچیک بود 3 بارش ظرفا که استیل بودند سر میخوردن و میریختن با چه صدایییییییی دیگه تا ظرفا رو دست میگرفتم نازنین میگفت مامان مواظب باش ظرفا رو نریزی !!!
غروبم رفتیم یه چرخ زدیم فکر کنم پل خواجو بود رفتیم و خیلی سرد شد ما هم اومدیم مدرسه که شب زود بخوابیم که صبح زود بریم سمت شیراز
روز 30 اسفند ساعت 6 صبح رفتیم به سمت شیراز صبحونه هم حلیم بادمجون خوردیم خیلی چسبید اما یادم نمیاد کجا خوردیم ! و هوا هم کمی ابری بود که نزدیک ظهر خیلی گرم شد توی ماشین بچه ها هم خسته شده بودند که رسیدیم به چشنواره عشایر و برا رفع خستگی رفتیم اونجا
بعد رفتیم به سمت مرودشت و لحظه سال تحویل کنار کتیبه رستم بودیم
بعد از سال تحویل به سمت تخت جمشید رفتیم و چقدر شلوغ بود
و بعد رفتیم به سمت شیراز.....