نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

آغاز سال 92 و سفر نوروزی 1

1392/1/16 10:46
نویسنده : مامانی
548 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گلم عیدت مبارک

امسال ما از 29 فروردین رفتیم سفر یادش بخیر پقدر خوش گذشت بهمون مخصوصا به شما گل مامان

روز 29 سه شنبه بود صبح ساعت 7 خودت ما رو بیدار کردی (از یک هفته قبل ساک سفر رو برامون بسته بودی و میگفتی بریم موسافرت !) خلاصه بیدار شدیم و وسایل و آماده کردیم و رفتیم مقصد اول اصفهان بود

ما هر وقت از این طرف بریم مسافرت سلفچگان برای صبحانه میایستیم

صبحانه خودریم و بعد رفتیم سد 15 خرداد

نازی در کنار پارک سد 15 خرداد

و بعد رسیدیم اصفهان و ناهار بریونی خوردیم و توی یک مدرسه به نام امام سجاد یک کلاس گرفتیم و شما از آکواریوم ماهیاش کلی خوشت میومد و بعد از ظهر بردمت تو حیاط و سالن راه میرفتی

حالا یه خاطره جانبی برات بگم بخندیم

من 4 سری ظرفها رو بردم بشورم چون توی سبد بود سبد هم کوچیک بود 3 بارش ظرفا که استیل بودند سر میخوردن و میریختن با چه صدایییییییی دیگه تا ظرفا رو دست میگرفتم نازنین میگفت مامان مواظب باش ظرفا رو نریزی !!!

غروبم رفتیم یه چرخ زدیم فکر کنم پل خواجو بود رفتیم و خیلی سرد شد ما هم اومدیم مدرسه که شب زود بخوابیم که صبح زود بریم سمت شیراز

نازی در اصفهان

نازی در اصفهان نازی در اصفهان

نازی در اصفهان

روز 30 اسفند ساعت 6 صبح رفتیم به سمت شیراز صبحونه هم حلیم بادمجون خوردیم خیلی چسبید اما یادم نمیاد کجا خوردیم ! و هوا هم کمی ابری بود که نزدیک ظهر خیلی گرم شد توی ماشین بچه ها هم خسته شده بودند که رسیدیم به چشنواره عشایر و برا رفع خستگی رفتیم اونجا

نازنین در جشنواره عشایر

نازنین در جشنواره عشایر

بعد رفتیم به سمت مرودشت  و لحظه سال تحویل کنار کتیبه رستم بودیم

نازنین در کتیبه رستم

 

نازنین در کتیبه رستم

 

نازنین در کتیبه رستم

 

بعد از سال تحویل به سمت تخت جمشید رفتیم و چقدر شلوغ بود

 

نازی در تخت جمشید

و بعد رفتیم به سمت شیراز.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

sanam
18 فروردین 92 23:27
سلام نرجس جون تا من نیام شما نمیای دیگه آره؟! خب اشکال نداره ی زمونی هم اصلا وب نداشتم و باز وب شما میومدم البته الان هم خیلی کم وب گردی میکنم ولی فراموشتون نکردم انشا... نازنین جون بزرگتر بشه وب خالشو فراموش نمکنه ماشا... هر دو چه بزرگ شدن،خدا سلامت نگهشون داره از طرف من هر دو رو ببوسید راستی سال نو ب خیر و خوشی و گردش
sanam
18 فروردین 92 23:28
راستی مطلب خونه مادر شوهر اگه مایل بودید رمز بدید
مامان یاسمن و محمد پارسا
30 فروردین 92 0:44
عزیزم عکسها خیلی قشنگند و جالب دو تا خوشگلات و ببوس