قربون شیرین زبونیات
یعنی شدی عسل یه طوطی شکر شکن
هرچی میشنوی به لهجه ی عسلی و شیرین ات تکرار میکنی
دیشب
_ مامانی برات آقاده بذارم (به کارتون میگی آقاده ) نازنین زهرا : نه کارتونی !!!
_ مامانی بریم خونه بابا هنوز نیومده : نازنین زهرا : بابا هنوش(هنوز) ؟
_ مامانی : نازنین زهرا سبد اسباب بازی هات رو نریزی ها نازنین زهرا : باسه (باشه ) و لحضاتی بعد سبد خالی و کف اتاق پر اسباب بازی ...نازنین زهرا روی چهار دست و پا : نرجس بای سا بای سا (وایسا وایسا ) من یه وقتهایی میخوام دنبالش کنم میگم وایسا وایسا اومدم مثلا حالا فکر کرد سبد رو ریخته میخوام دنبالش کنم هی می گفت بای سا
_ نازنین زهرا : بانا ؟ ایجازه ؟ (برم بالا اجازه ؟) مامانی : باباجون و مامان جون خونه نیستن .نازنین زهرا : استن (هستن ) و با صدای بلند از پایین صدا میکنی :باباجون استن (باباجون هستی )
امروز
_ نازنین زهرا پی پی کرده اومده میگه : مامان بی بی حمام بعد بردمش حمام بعد چند دقیقه:... نرجس بویو ( وای مردم از ذوق ) مامان: کجا برم ؟ نازنین زهرا جدی تر : مامان بویو و من از حمام اومدم بیرون دوش رو دادم دستش بعد چند دقیقه :...مامان بیام ....نازنین زهرا : هنوش ( منظورش اینکه که نه هنوز )
_ نازنین زهرا رو صندلی نشسته یکدفعه : بای سم ( وایسم ) (کلا تصمیمات رو با صدای بلند میگیری )
_نازنین زهرا در کمد رو باز میکنه : نرجس (مامان ) باس (لباس اینجا منظورش سویی شرت ) بوتوش ااام (بپوشم )