نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

هفته ای که گذشت

1390/12/20 17:03
نویسنده : مامانی
565 بازدید
اشتراک گذاری

عسل مامان هفته گذشته خیلی اتفاق خاصی نیوفتاد به قول مامان جون شهر در امن و امان بود یکم خونه تکونی ها مو کردم یعنی روز جمعه گذشته از 11 صبح تا 8 شب منو بابایی تموم خونه رو بهم ریختیم و دوباره درست کردیم اتاق شما هم دیگه مستقل مستقل شد آخه قبلا ته اتاقت رو پرده کشیده بودم کمدهامون و وسایل اضافه رو گذاشته بودم حالا دیگه اونارو توی راهرو گذاشتم و اتاقت باز شد عزیزم حالا هر وقت اتاقت درست درست شد برات عکسهاشو میذارم

 

دیگه اینکه هرچی بهت میگیم عین همونو تکرار میکنی مثلا میگم بگو دی وی دی میگی دی دی دی

 

یا میگم بگو تینکربل (اسم کارتونت ) میگی تین کین ب

 

کلمه هایی مثل اتو کنترل دوغ که بخش اولش باشد با او گفته بشه رو با دهن بسته میگی

 

هرچی هم توی تلویزیون نشون میده هوس میکنی حالا میخواد آب پرتغال باشه شیرینی باشه چاکلز باشه یا کاهو ! باشه

 

دیگه هم با سوپ خدا حافظی کردی و برنج خور حرفه ای شدی عاشق استنبولی با ماهیچه ای و از اون بیشتر عاشق قورمه سبزی مثل من و بابایی و تمام خانواده مامان جون اینا (مامان مامان )

 

وای سی دی فروشی سر خیابون اصلیه وقتی ازش رد میشیم ال سی دی اش رو که میبینی داد میزنی آقاده یه جورم میگی که هیجان بالایی داره انگار میخواهی بگی فقط خودت دیدیش ما هم مجبور میشیم برات کارتون بخریم

 

وقتی من اتو میکنم میری یه لباست رو از کمدت میاری میذاری روی متکا با اتوت شروع میکنی اتو زدن

 

شب جمعه هم با عمه سمیرا رفتیم رنگین کمان شانست بیشتر اسباب بازیهای مناسب تو رو داشتند عوض میکردند بعدشم شان رفتیم پیتزا خوردیم شما هم یکمی خوردی بعد سیب زمینی خوردی و بعدبه  میز و لباسهات غذا دادی

 

عصر پنجشنبه هم رفتیم خرید شما هم یه جفت عروسک تام و جری خریدی که فروشنده دوست بابایی بود و کلی بهمون ارزون داد

 

قبلشم فرش شستیم اولش خواب بودی بعدش بیدار شدی و اومدی رو پشت بوم و شروع کردی فضولی کردن بیشتر از همه هم دوست داشتی شیلنگ رو بگیری بابایی هم با گوشیش ازت عکس انداخت که اومد خونه برات عکستم میذارم خلاصه که عاشق عشقت و ام کوچولو موهاتم به هم میریزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

عاشق باران
21 اسفند 90 16:21
واسه نازگل خانم
بهار
21 اسفند 90 17:48
سلام خاله عکسای تولدم گذاشتم لطفا بیاین پیشم
مامان نازنين رقيه
21 اسفند 90 18:00