نازدونه ی مستقل
سلام دختر خوبم قربونت برم الهی جمعه شب مستقل رو تختت خوابیدی فقط چون دوست داشتی تو خواب شیر بخوری نزدیکهای نماز صبح آوردمت پیشم و بعد نماز گذاشتمت توی تختت ولی دیشب پدرم در آمد نصف شب بیدار شدم دیدم داری رو تختت بلند میشی نزدیک بود بیافتی آوردمت پیش خودم ولی تا صبح من یه نصف بدنم زیر تخت شما بود و اصلا خوب نخوابیدم از بس میغلطی مامان جون قربونت برم یه وقت سرت رفته بود رو زمین یه وقت پاهات زده بود بیرون یه بار سرت رفته بود زیر بالش خلاصه نذاشتی یه ساعت خوب بخوابم منم صبح تا 10 و ربع خوابیدم قربونت بشم حالا شاید بیارمت پیش خودم و بابا تا یه محافظ برا تختت درست کنم ولی بعد از ظهرها میذارمت خودت توی اتاقت بخوابی دورت رو پر بالش میکنم ایشالله که نیافتی
شیطون بلا وقتی می خوام لباس تنت کنم می دویی فرار میکنی از دستم قربونت بشم هی هم پشت سرت رو نگاه میکنی بیام دنبالت
جگرم اینقدر با کلاس غذا میخوری که نگو البته جدا از کثیف کاری ها مثلا نون رو با نوک دوتا انگشتت میگیری من الانم که یادم افتاد میخوام جیغ بزنم بخورمت اینقدر با ناز و افاده که نگو دیروز رفتیم بیرون برای اینکه خسته نشی برات پفیلا خریدم هر دونه اش رو سه بار باید گاز میزدی تا بخوری اونم با نوک انگشتهای خوشگلت گرفته بودی قربونت بشم الهی
کم کم داری اسباب بازی هات رو با اسم میشناسی هر چند خیلی وقته اسم ماشینت رو میدونی و سویی شرت و استخر و توپ و اینا و خیلی چیزای دیگه ماشالله کافیه فقط یه بار بهت بگیم سریع یاد میگیری ماشالله هزار ماشالله الان دازی جزئی تر یاد میگیری قربونت بشم مثلا پلنگ صورتی کالسکه کتاب داستان ظرفهات نی نی هات رو میشناسی
حتی وقتی بهت میگم برو از کشوت شلوار بیار میری و شلوار میاری نه مثلا بلوز باهوش من