نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

خمیر دندان

سلام عزیز دلم خانم خوشگلم چقدر هوای صبحای پاییز رو دوست دارم به عشق هوای تازه هر روز صبح زود بلند میشم خوب گل مامان برات بگم از این روزها دیروز روز عید قربان بود و بابایی تعطیل بود ناهار ما رو برد بیرون و کلی خوش گذشت برگشتنی هم رفتیم یه پارک خلوت نزدیک خونه خاله زهرا و خودت تنهایی مشغول بازی شدی هیچ کس نبود شما و بابا تنها بودید یاسی هم تو ماشین لالا بود تو بغل من کلی خوش گذروندیم برگشتنی هم خاله زهرا اینا رو دیدیم و شما و محمد مهدی از دیدن هم ذوق کردید البته امشبم میریم خونه خاله زهرا و تا صبح اونجاییم     ما با مسواک زدن شما شکر خدا هزار ماشالله مشکلی نداریم از نوزادی ات هزار ماشالله مسواک زدی تا الان اما با ...
25 مهر 1392

دوست دارم

تو آن فرشته ای که وقتی در فصل پاییز راه می روی برگ درختان انتظارمی کشند زود تر از دیگری پاهایت را بوسه بزنند . . .   سلام دختر کوچولوی من نفس مامان میدونی که چقدر دوست دارم هرچند شاید تکراری ترین جمله ای که از من شنیدی همین باشه اما بازم میگم که دوست دارم عاشقتم دخترکم     گل مامانی نفسم اینقده شیرین زبونی که نگو حالا چند نمونه اش   مامانی میخواهی برام زحمت درست کنی  من    شما آره دیگه بده ظرفارو برات بشورم       من نازنین زهرا یه جمله عاشقانه میگی نازنین زهرا : جمله عاشقانه     من در حال آشپز...
21 مهر 1392

حمومک مورچه داره...

    سلام دختر شیرینم این روزها دوست داری باهم بیشتر و جدیدتر از قبل بازی کنیم بازی هرکی شکللک دراره بازی آشنایی با اجسام و اعضای بدن که ابداع خودمه و کلی باهاش میچرخیم و میدوییم و میخندیم لی لی , آلیسا آلیسا , توپ بازی , بشین و پاشو , حمومک مورچه داره ....       حمومک مورچه داره دور و ورش کوچه داره جون تو خنده داره بشین و پاشو خنده داره یادم میاد اون وقت که ناز نازی بودم با بچه‌های کوچه هم بازی بودم با این ترانه گرم غوغا می‌شدیم می خوندیم و می‌شستیم و پا می‌شدیم حمومک مورچه داره دور و ورش کوچه داره ...
13 مهر 1392

این روزها

   سلام دختر خوبم گل مامانی ماشالله دیگه کامپیوتر رو نمیشه بهش دست زد تا زمانی که اجازه داری پاش باشی که خوب پاش نشستی بعدش هرکی بشینه میگی نوبت منه برای همین دیگه کامی تعطیل گل نازم حدود یک ماه پیش با بابایی بردیمت شهر بازی همیشه شهر بازی سر پوشیده میبردیمت اینبار گفتم تا هوا خوبه بریم اینجا و کلی بازی کردیم اینبار خانوادگی اینقدر ذوق میکردی کلا مفهوم خانواده رو خوب میفهمی(( همه چیزت رو خانوادگی دسته بندی میکنی البته عادت دسته بندیت دقیقا عین خودمه یعنی با هم وقتی میخواهییم جایی رو مرتب کنیم اول دسته بندی میکنیم و هم خانواده ها رو کنار هم میذاریم)) خلاصه سوار چرخ و فلک شدیم و من قبلا این طور نبودم خیلی شجاع بودم اما از چ...
11 مهر 1392

چپ و راست

اگر دریای دل آبی ست تویی فانوس زیبایش اگر آیینه یک دنیاست تویی معنای دنیایش *** تو یعنی یک شقایق را به یک پروانه بخشیدن تویعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن *** تویعنی یک کبوتر را زتنهایی رها کردن خدای آسمان ها را به آرامی صدا کردن   سلام خوشگلم الهی که قربونت برم روزها دارن زود زود میگذرن هر روز که میگذره کلی برا خودت خانمتر میشی البته شیطنت ها و شیرینی های خودت رو هم داری اما قربونت برم که خانمی به تمام معنا   چند روز پیش موقع مسواک زدن بهت سمت چپ و راست و شمال و جنوب رو یاد دادم و ماشالله سریع یاد گرفتی توی خونه راه میری و توی دندونات سمتها رو ...
31 شهريور 1392

دخترک 3 ساله

سلام دختر خانم سه ساله شدنت ماشالله قشنگ توی رفتارت معلومه دیگه با برس کشیدن موهات مشکلی نداری و حتی کلی گل سر و کش مو و شونه میاری به موهات بزنم دیگه راحتر میذاری شامپو به سرت بزنم قبلا همراه بود با جیغ بنفش توی بعضی کارها مستقل شدی از جمله دستشویی رفتن یه وقتهایی فقط صدام میکنی غذا هم که دیگه کاملا مستقل میخوری اصلا بار آخری که بهت غذا دادم یادم نمیاد آبم دیگه خودت از آبریز میخوری مهمترینشم خوابیدنته شبا میری رو تختت بابایی یا من برات چند تا کتاب میخونیم بعد میگی برید میخوام بخوابم و بعد خودت میخوابی ماشالله دیگه اینکه خودت کامپیوتر رو روشن میکنی میری کارتونی که دوست داری رو انتخا...
20 شهريور 1392

تولدت مبارک

سلام گل قشنگم تولدت 3 سالگی ات مبارک انشالله هزار ساله بشی خوشگل مامانی عروسکم باورم نمیشه 3 ساله تو رو دارم چقدر زود گذشت خدایا به خاطر این گل خوشبو ممنوووووووووووون       دلم میخواد بدونی تو این همه ستاره هیچ کی اندازه ی من نگاتو دوست نداره تولدت پر از نور ، خوش اومدی ستاره   تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا وجود پاکت اومد تو جمع و خلوت ما تو تقویما نوشتیم تو این روز و تو این ماه از آسمون فرستاد خدا یک ماه زیبا تولدت مبارک       در آن روز که فرشتگان از عشق سرشار بودند و پایکوبی می کردند دانستم تو ای نازنین ...
10 شهريور 1392

سفر به کاشان

سلام خوشگل نازنینم امشب رفتیم عروسی از دیشب ذوق عروسی رفتن داشتی گل نازم اما یکم خسته شده بودی و از نبودن بابایی بی تابتر بودی کلی گولت زدم تا کمی آروم بگیری اما در کل خوب بودی و به گفته خودت کلی ذوق زدی خوشگلم روز پنج شنبه بابایی ما رو غافلگیر کرد و برد کاشان خیلی خوش گذشت و شما هم خیلی خوشحال شدی این جا برای صبحانه وایستادیم خیلی خنک و خوب بود نوش جان   نازی در آبشار نیاسر   نازی در باغ فین   حمام فین   ناهارم به قولت گوجه کباب خوردیم که دست پخت بابایی بود و البته شما بابایی دستت درد نکنه خیلی خوش گذشت ...
3 شهريور 1392