نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

شیرین زبونی های نازنینی

1391/3/25 17:46
نویسنده : مامانی
1,049 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم تند و خلاصه مینویسم چون خوابت سبک شده و هر لحظه ممکنه بیدار بشی

جدیدا بهت میگم نازنین زهرا الهی که من ... تو هم میگی ادات شم (فدات شم )

نازنین زهرا : مامان الو بابا (به بابا زنگ بزنیم ) وقتی بابا جواب میده میگی : انو ننام بابا نیستی (الو سلام بابا نیستی ) زود پاشو بیاد زودی زودی

دیشب داشتیم آی فیلم هزاران چشم رو میدیدم دختره گفت مامان بابا اومد تو هم اومدی حوله ات رو که روزها به جای پتو میاری میندازی رو بابا آوردی گفتی بابا نیستی گریه بعد دمر شدیی الکی صدای گریه در آوردی و با حولت مثلا اشکاتو پاک کردی

روزها که بابا خوابه یه حوله ی کوچولو داری میگی بابا سرده و میندازی روی بابا میگی پبو (پتو )

دیشب هم بالاخره به بستنی گفتی بتنی اونم چقدر شیرین تا الان میگفتی مه

من و بابایی نمیدونیم آب آسمانی چیه روی صدبار میایی میگی آب آسمانی

امروز رفتیم مغازه دوستم اونجا یه شلوارک دیدم گفتم بیاره ببینیم تا دیدیش گفتی بخر بده منه (بخر بهم بدش مال منه ) و منم برات خریدم یه پیرهن نانازی هم برات خریدم عروسکم

وقتی میخواهی بابا رو بیدار کنی میگی بابا پاسو (پاشو ) زودی زودی دیره

وقتی از فیلمی صدای چیزی میترسی میایی میگی نترسم وقتی هم فکر میکنی من از چیزی ترسیدم میگی نترس آخر گربه چکمه پوش که میشه ازش میترسی میگی نترسیم بیبینم

بلد (تولد ) روزی چند بار هوس میکنی برات تولد بگیرم چند روز پیش عکس و فیلم تولد یک سالگی ات رو دیدیم از بعد اون میای میگی برات شمع روشن کنم تو خاموشش کنی برات تولد بگیریم کلی هم دست میزنی و شادی میکنی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

sanam
27 خرداد 91 12:12
عزیزم فدای شیرین زبونیات
بابای زهرا کوچولو
28 خرداد 91 2:50
الهی
عاشق باران
1 تیر 91 0:26
ماشالله به نازنین زهرا خانم چقدر شبیه به همند این بچه ها