نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

تولد یکسالگی !

1390/6/12 14:26
نویسنده : مامانی
2,356 بازدید
اشتراک گذاری

 

1

 

سلام عزیزم یکسالگیت مبارک انشالله صد و بیست ساله بشی قربونت برم

1

روز عید فطر مصادف شد با روز تولد جیگر من برای همین ما هم تصمیم گرفتیم برا طلا خانم تو این روز قشنگ یه تولد کوچولو و ساده بگیریم و به همه بگیم چقدر تو این یکسال از بودن این فرشته کوچولو خوشحال بودیم و میخواییم برا بودنش جشن بگیریم  البته چون خونمون خیلی جا نداشت فقط مامان بزرگای نازگلی و پدر بزرگا و خاله ها و عمه و دایی جونش بودند و یه جشن تولد کوچولو برا طلا خانم گرفتیم

1

از دو روز قبلش با بابایی براش اتاقش رو تزیین کردیم و خونه رو حسابی تمیز کردم و خلاصه حسابی مشغول بودم هرچی هم بابایی اصرار کرد از بیرون شام بگیریم خودم غذا پختم برا تولد دختر نازم خلاصه همه چیز خوب بود کلی عکس گرفتیم و کیک و میوه خوردیم و شام هم قورمه سبزی ای پخته بودم به قول بابایی عالیییی

1

همه خاله ها و عمه سمیرا هم خیلی کمکم کردند دست همشون درد نکنه بنده خدا ها خاله فاطمه و عمه سمیرا خودشون بچه کوچیک دارند کلی خجالت زدم کردند خاله زهرا هم که دیگه نگو با اینکه نی نی تو دلش داشت کلی برام زحمت کشید خاله مریم دست تو هم درد نکنه خاله مرضون کوچولو  و مریم عزیز  خاله از شما هم ممنون که با نازگلی بازی کردید از مامان جونا هم مرسی خلاصه دست همه درد نکنه هم بابت زحمت هایی که کشیدند و تشریف آوردند هم بابت کادو های قشنگشون

1

حاشیه های تولد

اول اینکه نازنین زهرا روز خوب نخوابید موقع تولدش و عکس گرفتن خیلی غرغر کرد و بی حوصله بود و گریه می کرد

11

با اینکه روز قبل از فشفشه نترسید ولی روز تولد با روشن شدن فشفشه کلی ترسید و گریه کرد

11

بابا سعید بنده خد کلی بادکنک خرید و مشغول باد کردنشون شد هرچی هم گفتم کم بادشون کن ولی بنده خدا متوجه نشد و پشت سر هم بادکنک ها رو میترکوند و خانم طلای ما هم وحشت میکرد و جیغ میزد برا همین از خیر بادکنک گذشتیم روز تولد بابایی رفت طبقه بالا و شروع کرد اونجا بادکنک ها رو باد کنه هنوز چند دقیقه نگذشته بود که دوباره صدای ترکیدن بادکنک ها اومد آخرش بالاخره با 4 تا دونه بادکنک که دوتاشم از بقایای بادکنک های ترکیده بودند اتاقو تزیین کردیم

111

نازگلی تا موقع باز کردن کادوها گریه میکرد ولی تا کادو ها رو باز کردیم دیگه فقط میخندید و بازیس میکرد به همه توصیه میکنم اول کادو باز کنند بعد برا بچه هاشون تولد بگیرند

1

اینم عکسهای تولد خانم  طلای ما

1

تولد یکسالگی

 

11

تولد یکسالگی !

1

تولد یکسالگی

11

 

تولد تولد

مثل همه بچه ها تو هم حسرت کلاه تولد سر کردن رو به دلمون گذاشتی بلا خانم

تولد

قربونت بشم که اینقدر زود خسته شدی

تولد

تولد یکسالگی

 

 

تولد یکسالگی !

 

تولد

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

عمه مائده
12 شهریور 90 14:50
تولدت مبارک عزیزم


ممنون
مامان زهرا نازنازی
12 شهریور 90 15:52
مبارک باشه عزیزم

الهی 120 ساله شی

عکست رو کنار عکس های بقیه بچه های دیدی؟؟


دندوناتم مبارک باشن
کاکل زری یا ناز پری
12 شهریور 90 16:35
تولدت مبارک عزیزم. انشاالله همیشه به شادی. چه کادو های خوشکلی برات خریدن. همه دوست دارن خوشکله خوش به حالت


مرسی
خاله فهیمه
13 شهریور 90 1:42
سلام امروز خیلی اتفاقی از وبلاگتون بازدید کردم و متوجه شدم دختر شما دقیقا هم سن زهرای منه شمام به وبلاگ ما سر بزن
راستی تولد دختر گلت مبارک


ممنون حتما


مامان بهار و باران
21 شهریور 90 23:51
سلام عزیزم تولدت مبارک ببخشید با تاخیر تبریک گفتم اخه ما مسافرت بودیم


ممنون رسیدن به خیر