امروز ما ....
سلام خاتون مامان عزیز دلم امروز با هم دیگه حموم کردیم عروسک بازی کردیم بستنی خوردیم تاب بازی کردیم و کتاب داستان خوندیم تا بابایی از سر کار اومد ناهار عدس پلو با تن داشتیم و برا شما سوپ .
بابایی که اومد یه عالمه خوراکی خوشمزه آورد برامون و بعد ناهر خوردیم شما و بابایی لالا کردید منم به کارهام رسیدم و یکم اینترنت گردی کردم تا بیدار شدید و بازی کردی و به خوردی موز خوردی و سوپ و بیسکوییت و لوبیا چشم بلبلی که خاله نسرین زحمت کشیده بودند از دزفول آورده بودند چه با ولع خوردی نوش جونت شبم بابایی شام نیمرو درست کرد شما هم کمی خوردی راستی مامانی میدونستی تنها غذایی که مامانی اصلا بلد نیست درست کنه نیمروئه و بابایی زحمت درست کردنشو میکشه البته ناگفته نماند تعریف از خودم نکنم به گفته دیگران دست پختم خیلی خوبه و عامل چاقی بابایی بعدهم شما لالا کردی و من و بابایی یه فیلم دیدیم و کم کم باید لالا کنیم صبح زود بابا باید بره شیطون بلا دوست دارم عاشقتم میخوامت مامانی البته باباییرو هم خیلی دوست دارما ای ول بابا یه فیلم ترسناک پیدا کرده آخ جوووووووووووووووون