آخ جون دوباره سوغاتی
سلام نازنین زهرای گلم دیروز دوباره یه لباس خوشگل مشکل سوغاتی گرفتی خوش به حالت البته منم زعفرون و نبات گرفتم خوش به حالم تو
این مدت خوشکل بلا یه عالمه سوغاتی گرفته یه بلوز شورت خوشمل موشمل عمو محمد شوهر خاله زهرا از دبی براش آورده دیروز خاله فاطمه یه پیرهن و شورت خوشمل براش از مشهد آورده یه بلوز شورت صورتی خاله راضیه مامانی از کربلا براش آورده یه بلوز و شورت سبز هم زن عمو خدیجه بابایی از کربلا براش آمردن یه عروسک خاله طاهره مامانی براش از کربلا آورده یه بلوز شورت دیگه هم مامان بزرگ مامانی از کربلا براش آوردن خوش به حالش دخمل طلایی دست همتون درد نکنه مرسی زحمت کشیدین
دیروز رفتیم خونه خاله فاطمه جمعه از مشهد اومدن کلی خوشتیپت کردم و موهات رو بستم آخه خاله پسر داره از تو هم بزرگ تره خدا رو چه دیدی !!!!
اینم عکسهای خوشتیپ خودم
اونجا با نی نی های خاله علی کوچولو و مریم خوشگل مینیاتور خاله بازی کردی علی کوچولو پسر خالت 1 سال و 3 ماهشه
مریم نازگل منم 6 سالشه شیطون بلای مامانی خاله دیروز برات کاکائو آورد و بیسکوییت شما بیسکوییت ها رو یکم خوردی و یکم ریختی روفرش دختر خاله مریم گفت لباس سوغاتی رو تنت کنم و منم تنت کردم و بعد که میخواستیم بیاییم خونه شما یه کاکائو گرفتی دستت و اومدیم من به بابایی گفتم حالا که تا ابنجا اومدیم بریم از میدون تره بار نزدیک خونه خاله برا سوپ شما هویج بخریم با موتور بودیم برا اینکه آفتاب نخوره به صورتت یک طرفی رو موتور نشوندمت و بعد که اومدیم خونه با این صحنه مواجه شدیم
بله شما کاغذ دور شکلات رو باز کرده بودی و یه ماسک شکلات رو صورتت گذاشته بودی و لباس جدیدت رو هم به فیض رسونده بودی مامان قربون طلا خانمش بره الهههههههههی