یک اتفاق خوب
سلام قشنگم خوشگل خانم بذار برات از یک اتفاق خوب بگم
چند روز پیش گوشی مامانی زنگ زد و خاله صنم دوست جونی مامانی که وبلاگ نغمه باران رو مینویسه بود و گفت دارن میان قم کلی مامانی خوشحال شد و با هم توی حرم قرار گذاشتن و مامانی با من و یاسمین رفتیم حرم خلاصه همدیگر و رو دیدیم و کلی ذوق کردیم خاله ثنا رو هم دیدم و همش از مامانم سراغش رو میگیرم که بیاد برام کتاب بخونه خاله صنم جون برام یک هدیه قشنگم خریده بود ممنون خاله جون
خیلی خوشحال شدم از دیدن دوست خوبم از محاسن دنیای مجازی دوستای واقعیه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی