😔
مدتهاس کم میام وبلاگتونو اپدیت کنم شاید اون زمانی که من شروع ب وبلاگنویسی و نوشتن خاطرات ولحظه های شما کردم فکرشم نمیکردمروزگاری این همه درگیر دنیای مجازی بشیم روزی یک ساعت اونم اخر شب میومدم و خاطرات روزانه ات رومینوشتم و کامپیوتر خاموش میشد تا فردا شب نهایت توی چت رومای نی نی سایت و ماه بانو و سایتای این مدلی یه چرخ میزدم ولی الان کلی از وقت روزانمون صرف چرخیدن تواین دنیای شلوغ پلوغ مجازی میشه ولی هر چقد نکات منفی ازش بگن من نکات مثبتشم در نظر میگیرم دقیقا مثل همین وبلاگ ک خیلبا مخالفت میکردن با نوشتن و به اشتراک گذاشتن خاطرات دخترام اون روزا خبری از همین الان یهویی ها نبود ولی من عاشق عکاسی وثبت لحظه های خوب وبدمون بودم و هستم روزی فکرشم نمیکردم چند گیگ و هزاران عکسم توی یک لحظه نابود بشه و منبمونم و حسرت اونهمه عکس و فیلم ک هر کدوم برام به نوعی مهم و عزیز بود ساعت های طولانی ک دوربین اماده میزاشتم برای شکار یکلحظع از اولین های دخترام عکسایی ک ماه ب ماه زندگی دخترامو پوشه بندی کرده بودم و دوست داشتم اون همه خاطره ثبت شده رو امانت داری کنم برای دخترام تا بزرگترین حسرت بچگی من ک نداشتن عکس از بچگیم بود رو اینجور جبران کنم ولی نشد کبشه و در کنار ناراحتی زیادم از پاک شدن عکسا خوشحالم حداقل این وبلاگ هست هرچندکم ولی باز هست عکسایی ک بتونه تداعی کنه خاطرات دخترامو
به قول معروف سرتون سلامت عشقای من کلی وقت داریم برای عکسای جدید